سكولاريسم
در زبانهاي اروپايي ،بنا به تحققهاي تاريخي متفاوت سكولاريزم ، اصطلاحات مختلفي شكل گرفته است معروفترين اصطلاحي كه بويژه در كشورهاي پروتستان رواج يافته ، واژة Secularism است كه بر گرفته از واژة لاتيني Saeculum ( به معناي نسلي از انسانها )مي باشد اما در كشورهاي كاتوليك عبارت Laicite 1 به كار مي رود اين واژه ريشه يوناني “ Laos ” به معناي مردم و |
دسته بندي | علوم اجتماعي |
فرمت فايل | doc |
حجم فايل | 83 كيلو بايت |
تعداد صفحات فايل | 147 |
دو اصطلاح “ سكولار ” و “ لائيك ” [1] ، چه در زبان فارسي و چه در زبانهاي اروپايي ، در بسياري از موارد به صورت مترادف به كار برده مي شوند . هر چندكه اصطلاح سكولار اعم از لائيك مي باشد و براي آن معنايي وسيع تر از لائيك در نظر مي گيرند .
برخي ،در مقايسه با واژة لاتيني “ Saecularis ” ، اصطلاح آلماني “ Weltlich ” به معناي “ دنيوي ” يا “ اين جهاني ” را معادلي براي اصطلاح Secular ، و همينطور اصطلاح “ Veweltichen ” به معناي “ دنيوي كردن ”يا “ اين جهاني كردن ” را معادلي براي اصطلاح “ Secularization ” قرار دادند.2
در فرهنگ زبان و ادبيات عرب ، سكولاريزم به “ علمانيت ” ترجمه گشته است . البته بايد خاطرنشان نمود كه علي رغم قطعيتي كه در زبان عربي در مورد علمانيت به عنوان معادل سكولاريزم ـ و نيز علمنه در برابر سكولاريزاسيون 3 وجود دارد ، اما در اين ميان دوابهام جدي در كار است كه هنوز راه حل قطعي و مورد اتفاقي نيافته است : 1- براي نخستين بار چه كسي اين اصطلاح را در فرهنگ و ادبيات عرب وارد ساخت ؟
2ـ و نيز منشأ اشتقاق اين واژه چيست ؟
پاسخ به دو ابهام فوق ، مورد بررسي اين مبحث نمي باشد زيرا زبان شناسان و علماي عرب پاسخهاي متعدد و گوناگوني در اين باره ارائه نمودند و به يك راه حل قطعي و مسلم دست نيافتند . اين مطلب كه آيا علمانيت از علم برگرفته شده و به نوعي معناي Scientism در آن ، تصمين شده است ، يا اينكه از عالم برگفته شده و با حذف الف به علمانيت تبديل شده است ، ميان زبان شناسان عرب به تواقي كلي دست نيافته است از اينرو در ادبيات عرب مبدأ و منشأ اين واژه نيز مانند بسياري از اصطلاحات ديگر همچنان نامعلوم مي ماند .[2]
بنا به عقيده برايان ويلسون 2 ، بر اساس وجوه كاركردي اصطلاح سكولاريزم و سكولاريزاسيون تعابير ديگري نيز مي توان از آنان داشت ، وي مي گويد :“ تعابير ديگر و كمابيش محدودتري كه به برخي از تحولات سكولاريزم و فرايندسكولاريزاسيون اشاره دارند ، عبارتند از :
تقدس زدايي 3 ، غير روحاني كردن 4 ، و مسيحيت زدايي5 .6
خصوصي شدن دين 7 ، به حاشيه رانده شدن دين ، تبديل شدن دين به نوعي فعاليت و سرگرمي اوقات فراغت ، نيز از مفاهيمي هستند كه گاه از سوي جامعه شناسان دين به عنوان معادلهايي براي اطصلاح ارائه شده اند . 8
3) “ معادل هاي فارسي ”
در مورد برابر نهادة فارسي سكولاريم ، قطعيتي وجود ندارد و همچنان نويسندگان و انديشمندان ايراني براي رساندن اين مفهوم از تعابير متعددي استفاده مي كنند . به اختصار به چند نمونه از اين تعابير اشاره مي كنيم .
- “ سكولاريزم ” ؛
- “ دنيا پرستي و اعتقاد به اصالت امور دنيوي ، غير دين گرايي ، ناديني گري ، دنيويت ، ناديني ، دين زدايي ، اين دنيايي و غير مذهبي ، دنياگرايي ، گيتيانه[3] ( در برابر مينوي يا اخروي) ” .
برخي نيز ترجمة “ اين جهاني ” را براي اصطلاح سكولاريزم بكار مي برند . 2 و همينطور در نظر برخي ديگر از نظريه پردازان “ علمي بودن ” يا “ علمي شدن ” ، دقيق ترين ترجمة سكولاريزم است .3
2-“ سكولاريزاسيون ” :
رايج ترين معادل فارسي واژة سكولاريزاسيون “ جدا انگاري دين و دنيا ” 4 است . اما در تعابير ديگر اصطلاح نيز بصورتهاي مختلف ترجمه شده است از آن جمله؛ غير ديني
شدن ، دنيوي ، نامقدس شدن [4] ، از قيد كشيشي يا رهبانيت رها شدن ، دنيا پرست شدن و مادي شدن 2 كه وجه مشترك همه آنها قداست زدايي و دين زدايي است . اما با وجود تمام اين تعابير متعدد و گوناگون ،بنظر مي رسد كه اصطلاح “ عرفي شدن ” در برابر سكولاريزاسيون و “ عرفي گروي ” در برابر سكولاريزم در حال تمكن يافتن است . و در رساله فوق نيز ، هر جا كه از سكولاريزم و سكولاريزاسيون ، نام برده مي شود ، مرا همان “ عرفي گروي ” و “ عرفي شدن ” مي باشد . 3
3ـ “ سكولار ”: 4
سكولار به كسي مي گويند كه علاقه و گرايشي به امور معنوي و مذهبي ندارد . 5 در زبان فارسي اين واژه را به “ دنيوي ” ، “ مادي “ ، “ غير ديني ” ، ‚ غير مقدس ”، و “عرفي ” ترجمه كرده اند . 6
به هر حال با توجه به تمامي تعابير متعددي كه در ارتباط با ترجمه فارسي اصطلاحات سكولار ،سكولاريزم و سكولاريزاسيون بيان گرديد ، لازم به يادآوري است كه اين اصطلاحات نه تنها در زبان فارسي دقيق تعريف نشده و برداشت هاي نسبتاّ گوناگوني از معاني آنها وجود دارد ، بلكه در غرب هم تعريف آنها ، به ويژه سكولاريزم ، بحث بر انگيز و غير روشن است . زيرا كاربر و تعريف آنها ، در طول زمان تغيير كرده و مثل بسياري از مفاهيم علوم انساني تعريف آنها با توجه به حركت تاريخي و جغرافيايي آنها معلوم مي شود . در بحث تطور تاريخي مفهوم سكولاريزم ، اين مسائل روشنتر خواهند شد .
1-طبق تعريف “ دايره المعارف بريتانيكا ” ؛ لائيك (laic ) يعني تمايز دين از سياست .
2- نكاتي پيرامون سكولاريزم ، مراد فرهادپور ، ص 14 .
3-Secularization
1-حميد رضا شريعتمداري ، سكولاريزم در جهان عرب ، ص21 .
2-Brayan R . Wilson ، يكي از برجسته ترين چهره هاي تزسكولار سازي در جامعه شناسي اديان .
3- Desacralization .
4- Laicization.
5- Dechristianization.
6-برايان ار . ويلسون ، “ سكولاريزاسيون ” ، مرتضي اسعدي ، ص 128 .
7- Privatization of Religion .
8ـ همايون همتي ، “ ناكامي در تبيين معنا و مبناي سكولاريزم ” كتاب نقد ، صص 7-196 .
1-ماري بريجانيان ، فرهنگ اصطلاحات فلسفه و علوم اجتماعي ، ج2 ، ص 780 .
2-مراد فرهاد پور ، “ نكاتي پيرامون سكولاريزم” ، كيان 26 ، 1374 .
3- عبدالكريم سروش ، “ معنا و مبناي سكولاريم ” ، كيان 26 ، 1374 ، ص 6 .
4-بهاء الدين خرمشاهي ، “ علم و دين ” ،
.
1-همايون همتي ، “ سكولاريزم و انديشه ديني در جهان معاصر ” ، قبسات 1375 ، ص 92 .
2-محمد تقي جعفري ، “ تحقيق و بررسي سكولاريزم ” ، قبسات 1375 ، ص 54 .
3ـ در مباحث بعدي سعي مي گردد كه اين مفاهيم روشنتر شوند .
4 – Secular
5 – Not comcerned with spiritual or riligion.( oxford Dictionary ) .
6- محمد رضا باطني ، فرهنگ انگليسي ـ فارسي .
كلمات كليدي : سكولاريسم , پروژهايي در مورد سكولاريسم , مقالاتي در مورد سكولاريسم , مطالبي در مورد سكولاريسم